شرکت شاهسوند شعبه بروجرد آشنایی با محصولات شاهسوند و آموزش بازاریابی و مدیریت فروش
| ||
|
موفقیت دستیابی به اهداف است و هر چیز غیر از آن حاشیه است. این کشفی فوقالعاده در همه تاریخ بشریت است. زندگی شما زمانی به زندگی فوقالعادهای تبدیل میشود که خواستههای خود را دقیقا مشخص کنید، برنامهای برای دستیابی به آنها تعریف کرده و هر روز بر آن کار کنید.
فرایند تعیین هدف 1. خواستههای خود در هر حوزه کلیدی زندگی را دقیقا مشخص کنید. فرض کنید میتوانید چوبی جادویی را تکان داده و در هر چهار حوزه کلیدی زندگی، کاملا موفق شوید. اگر زندگی شما در این حوزهها از هر نظر کامل بود، چه شکلی داشت؟ 1. درآمد: میخواهید امسال، سال آینده و پنج سال دیگر درآمد شما چقدر باشد؟
سه روش هدف گذاری
2. آنها را بنویسید
3. مهلتی تعیین کنید
4. موانعی که برای دستیابی به اهدافتان باید بر آنها غلبه کنید را مشخص کنید. قانون 20/80 در مورد محدودیتها صدق میکند. 80 درصد دلایلی که شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارد، درون خودتان است و عبارتند از کمبود مهارتها، کیفیت یا دانش. تنها 20 درصد دلایلی که شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارد، در محیط خارج است. همیشه از خودتان شروع کنید.
5. دانش، اطلاعات و مهارتهایی که برای دستیابی به اهدافتان نیاز دارید را مشخص کنید.
6. افرادی که با کمک و همکاری آنها قادر به دستیابی به اهدافتان هستید را مشخص کنید. فهرستی از همه افرادی که برای دستیابی به اهداف باید با آنها یا در کنار آنها کار کنید را مشخص کنید. این کار را با اعضای خانواده خود شروع کنید که به همکاری و حمایت آنها نیاز دارید. رئیس، همکاران و زیردستان خود را نیز به این فهرست اضافه کنید. مخصوصا، مشتریانی را مشخص کنید که برای فروش میزان کافی از محصولات و خدمات خود و کسب پول موردنظر به حمایت آنها نیاز دارید. برای دستیابی به اهداف بزرگ، به کمک و حمایت افراد زیادی احتیاج دارید. حضور یک شخص کلیدی در زمان و مکانی خاص در زندگی شما، همه چیز را تغییر میدهد. موفقترین افراد کسانی هستند که بزرگترین شبکهها را از سایر افراد شکل داده و حفظ میکنند، افرادی که میتوانند به آنها کمک کنند و آنها نیز میتوانند در عوض به این افراد کمک کنند.
7. فهرستی از همه کارهایی تهیه کنید که برای دستیابی به اهداف باید انجام دهید. وقتی فهرستی از همه موارد لازم برای دستیابی به اهداف تهیه کردید، میفهمید که این هدف خیلی سادهتر از آنچه تصور میکردید، قابل دسترسی است. «سفر چند هزار کیلومتری با اولین قدم آغاز میشود.» میتوانید با اضافه کردن یک آجر در هر زمان خاص، بزرگترین دیوار دنیا را بسازید.
8. فهرست خود را در قالب یک برنامه سازماندهی کنید. قانون 20/80 میگوید که 80 درصد نتایج، نتیجه 20 درصد فعالیتهای شماست. قانون 80/20 میگوید که اولین 20 درصد زمانی را که به برنامهریزی اهدافتان و سازماندهی برنامهتان میگذرانید، به اندازه 80 درصد زمان و تلاش لازم برای دستیابی به اهداف ارزشمند است. برنامهریزی بسیار مهم است.
9. برنامهای تهیه کنید.
• پیشاپیش برای هر روز، هفته و ماه برنامهریزی کنید. • در ابتدای هر ماه برای آن ماه برنامهریزی کنید. • آخر هر هفته برای هفته بعد برنامهریزی کنید. • هر روز عصر برای روز بعد برنامهریزی کنید. هرچه در برنامهریزی فعالیتها دقیقتر و جزئینگرتر باشید، کارهای بیشتری را در زمان کمتری به انجام میرسانید. قانون این است که هر یک دقیقهای که صرف برنامهریزی میشود، باعث صرفهجویی 10 دقیقهای در فعالیتهای اجرایی میشود. بدین معنی که با برنامهریزی پیشاپیش روزها، هفتهها و ماهها، 1000 درصد بازگشت سرمایه زمانی دارید.
10. مهمترین کار هر روز خود را مشخص کنید. سپس از خود بپرسید: «اگر بتوانم یک کار دیگر از این فهرست را هم انجام دهم، کدام مورد بیشترین ارزش صرف زمان را دارد؟» سپس عدد «2» را کنار آن فعالیت بنویسید و این کار را تا زمانی ادامه دهید که 7 فعالیت مهم بهترتیب اولویت مشخص شده باشد. سوال دیگری که میتوانید از خود بپرسید این است که: «اگر بتوانم تمام طول روز فقط یک کار را انجام دهم، کدام فعالیت بیشترین ارزش را برای من و اهدافم دارد؟»
11. عادت به نظم شخصی را در خود ارتقا دهید. توانایی شما برای انتخاب مهمترین وظیفه و کار روی آن بدون انحراف یا حواسپرتی، کیفیت و کمیت خروجی و بهرهوری را دو یا سه برابر میکند. انجام یک کار در زمان واحد، یکی از قدرتمندترین تکنیکهای مدیریت در همه دورانهاست و بدین معنی است که وقتی کاری را آغاز میکنید، از هر نوع حواسپرتی اجتناب کرده و آنقدر به آن کار میپردازید تا کار تمام شود. وقتی به انجام کامل کارها عادت کردید، دو، سه و حتی پنج برابر سایر افراد درآمد کسب میکنید.
12. تجسم اهداف را تمرین کنید.
در تجسم، چند دقیقه را به ایجاد احساسی اختصاص دهید که دستیابی موفقیتآمیز به هدف در شما ایجاد میکند. یک تصویر ذهنی که با احساس همراه باشد، اثر بزرگی بر ضمایر ناخودآگاه و فراآگاه شما دارد.
13. تمرین هدفگذاری اگر هدف شما این است که اتومبیل جدیدی بخرید باید بگوئید: «من ماشین جدید .... را تا تاریخ ..... میخرم.» نهایتا، وقتی اهدافتان را مینویسید، همیشه آنها را با لحن مثبت بنویسید. به جای اینکه بگوئید: «سیگار کشیدن را ترک خواهم کرد»، بگوئید: «من غیرسیگاری هستم.» همیشه اهداف خود را طوری بیان کنید انگار قبلا به واقعیت پیوستهاند و قبلا آنها را انجام دادهاید. این کار ضمایر ناخودآگاه و فراآگاه شما را فعال میکند تا واقعیت خارجی را طوری تغییر دهند که با فرمانهای درونی شما سازگار باشد.
14. براساس هدف مشخص و اصلی خود تصمیمگیری کنید. دایرهای دور هدفی بکشید که پاسخ این سوال است. سپس این هدف را بالای صفحه سفید دیگری بنویسید. 1. آن را شفاف و با جزئیات دقیق بنویسید. 2. مهلت یا اگر لازم است ریزمهلتهایی برای دستیابی به این هدف تعیین کنید. 3. موانعی که برای دستیابی به هدف باید بر آنها غلبه کنید و مهمترین موانع داخلی و خارجی را مشخص کنید. 4. دانش و مهارتهایی که برای دستیابی به هدف به آنها احتیاج دارید و مهمترین مهارتی که باید در آن خبره شوید را مشخص کنید. 5. افرادی که به کمک و همکاری آنها احتیاج دارید را مشخص کنید و فکر کنید چه کاری میتوانید انجام دهید که شایسته کمک آنها باشید. 6. فهرستی از همه کارهایی که برای دستیابی به هدف باید انجام دهید، تهیه کنید. هر موضوع جدیدی که به ذهنتان میرسد را به این فهرست اضافه کنید. 7. فهرست خود را بر اساس ترتیب و اولویت سازماندهی کنید و کارهایی که باید اول انجام دهید و مهمترین کار را مشخص کنید. 8. با سازماندهی فهرست در قالب اولین تا آخرین گام، برنامهای تهیه کنید و سپس هرروز روی آن کار کنید. 9. هدف خود را در قالب فعالیتهایی برنامهریزی کنید که برای دستیابی به هدف باید آنها را روزانه، هفتگی و ماهانه انجام دهید. 10. اولویتهای فهرست خود و مهمترین کارهایی که هر روز میتوانید انجام دهید تا با سرعت بهسوی هدف بشتابید را مشخص کنید. 11. خود را موظف کنید که فقط روی مهمترین کار امروز متمرکز شوید تا آن را 100 درصد به نتیجه برسانید. انجام تکتک و مجزای کارهای مهم را تمرین کنید.
نتیجهگیری : هدف شما این است که به تدریج «توقفناپذیر» شوید. خواسته خود را دقیقا مشخص کنید، آنرا بنویسید، برنامهای طراحی کنید و هر روز روی آن کار کنید. اگر این کار را آنقدر انجام دهید که به عادت تبدیل شود، در هفتهها و ماههای کمتری کارهایی بیشتر از آنچه مردم در طول چندین سال انجام میدهند، انجام خواهید داد. همین امروز آغاز کنید.
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() موضوعات مرتبط: برچسبها:
1. محصول بینقص: مشتریان همواره در جستجوی یافتن محصول جایگزین هستند، مگر در صورتی که محصول شما تا جای ممکن بینقص و کامل باشد. رفتار نامناسب کارمندان هنگام تحویل کالا باعث ایجاد حسی منفی نسبت به آن محصول در مشتری میشود، حتی اگر کیفیت محصول عالی باشد. عدم تحویل به موقع محصول یا خدمات در زمان معین، ارزش کارتان را از بین میبرد. حتی در بهترین سازمانها هم مشکلاتی روی میدهند و تفاوت کسبوکارها در نحوه برخورد و حل این مشکلات است. همیشه برای ایجاد و ترویج حس وفاداری در مشتریان و داشتن مشتریانی که در جستجوی جایگزینی برای شما نباشند، خدماتی با کیفیت بالا ارائه دهید. با اینکه داشتن مشتریان وفادار الزامی است، بسیاری از مدیران روش ایجاد چنین هوادارانی را نمیدانند. برای شروع باید دریابید چه چیزی مشتری را جذب میکند، سپس از آن دانستهها برای ساخت رابطهای مستحکم استفاده کنید. بدون این ارتباط قوی، مشتری محصول یا خدمات شما را با کالاهای دیگر جایگزین خواهد کرد.
مهندسی زبان
برای ایجاد مشتری وفادار، به کارمندان خود بیاموزید از چه اصطلاحاتی استفاده کنند. نوع صحبت آنها بسیار مهمتر از لغات بکار برده شده در اقلام چاپی بازاریابی است. توجه کنید که متخصصین تبلیغات، با چه دقتی واژهها را انتخاب میکنند. گفتگوی کارمندان با مشتریان قدرت زیادی برای ساخت خاطرهای خوش و مثبت در مشتری دارد.
به همان نسبت که لغات مناسب میتواند ضعفهای یک خدمت را قابل تحمل کند، استفاده از واژههای نامناسب میتواند راضیترین مشتریان را بیمیل کند. روش گفتاری مناسبی را در سازمان خود بنیانگذاری کنید. کارمندان خود را آموزش دهید تا از واژههای مناسب در زمان مناسب استفاده کنند. برای روشنتر ساختن موضوع به این مثال توجه کنید: گفتن جمله «شما بدهکار هستید» نامناسب است ولی گفتن «مبلغ باقیماندة حساب شما نشان میدهد» گفتهای مناسبتر است. مؤدبانهتر آن است که بجای گفتن «شما باید این کار را انجام دهید» از جمله «به نظر میرسد بهتر است این کار انجام شود». یا به جای عبارت مختصر «لطفاً منتظر بمانید» از لفظ مهربانانهتر «ممکن است برای چند لحظه شما را منتظر بگذارم» استفاده کنید. قدرت تأثیرگذاری واژهها زیاد است. ولی رفتارتان نیز به همان نسبت باید بیانگر اشتیاقتان باشد. برای مثال:
1. عذرخواهی کرده و تقاضای بخشش کنید 2. موارد شکایت را با مشتری مرور کنید 3. مشکل را برطرف کرده، سپس پیگیری کنید 4. مشکل را ثبت کنید به دنبال این ویژگیها باشید:
سلام و خداحافظی
توجه بیشتر نسبت به مشتریانی داشته باشید که دارای ناتوانی جسمی هستند. برای مثال مشتریانی که ضعف بینایی دارند و میخواهند از سایت شما استفاده کنند ولی نمیتوانند از سایت استفاده کنند. در تمام مراحل کاری مشتریمدارانه رفتار کنید.
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
صفحه قبل 1 ... 24 25 26 27 28 ... 31 صفحه بعد [ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |